مولانا مثنوی را در دوران کمال سلوک و پختگی عمر و معرفت سروده و تدوین نموده و در این اثر جاودانه که در آخرین مراحل زندگی ان بزرگ به نگارش درآمده به تمامی حامل «شریعت» است که در این باره حضوری جدی و بنیادین دارد. در کمتر صفحه¬ای از این اثر جاوید است که قولی و عبارتی، حدیث و روایتی از پیامبر و امام نباشد. آیا به نظر شما این غیر از حضور کامل باورداشت مولانا از «شریعت» و احکام نورانی دین خدا می تواند باشد؟