در این سفر پرشور راهی تاریخ هزارههای بسیار دور فلات ایران میشوم، تا با بازخوانی انتقادی میراث ستبر فرهنگ و حکمت ایرانی و از دیگر سو با آماده کردن مفاهیم و جداسازیهای گونهگون دینی و عرفانی، به هموار کردن و دست دادن گفتاری رهگشا، از فلسفۀ چرایی برپایی جشن در زندگی و سلوک معنوی انسان امروز برسم. در همین راستا، با در کانون نهادن سرودۀ بهاری استاد ارجمندم "دکتر کاظم محمّدی" و با نگرشی به دستگاه مفهومیِ هفتسین عارفانۀ او، به روایتی روحنواز از زیست-جهان عرفانی او خواهم پرداخت.